A A A

جواد مروی

سخنرانی استاد مروی در جمع روحانیون کاروان عمره و حج. 1388 قم

خلاصه‌ای از بیانات ایشان چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

1ـ وظیفه روحانیون در طرح مباحث عقائدی ضمن مطالب بدون افراط و تفریط.

2ـ (نکته اماکنی) علت توسعه مسجد النبی در زمان ولید بن عبد الملک. به نقل از ابی بکر احمد بن ابراهیم الهَمَذانی معروف به ابن الفقیه در مختصر تاریخ البلدان[1] محو آثار خانه امیرالمؤمنین و حدیث"سدّوا الأبواب الا باب علی علیه السلام" بوده است او و می‌نویسد:

أنه خرج حاجّا فمرّ بمسجد النبیّ (صلى الله علیه وسلم) فدخله فرأى بیتا ظاعنا فی المسجد شارعا بابه فقال: ما بال هذا البیت؟ فقیل: هذا بیت علیّ بن أبی طالب (رضی الله عنه) أقرّه رسول الله (صلى الله علیه وسلم) وردم سائر أبواب أصحابه فقال: إن رجلا نلعنه على منابرنا فی کلّ جمعة ثم نقرّ بابه ظاعنا فی مسجد رسول الله (صلى الله علیه وسلم) من بین الأبواب، اهدم یا غلام. فقال روح بن زنباع الجذامیّ: لا تفعل یا أمیر المؤمنین حتى تقدم الشام، ثم تخرج أمرک بتوسیع مساجد الأمصار مثل: مکّة، والمدینة، وبیت المقدس، وتبنی بدمشق مسجدا فیدخل هدم بیت علیّ بن أبی طالب فیما یوسّع من مسجد المدینة. فقبل منه وقدم الشام وأخذ فی بناء مسجد دمشق، وأنفق علیه خراج المملکة سبع سنین. لیکون ذکرا له، وفرغ من المسجد فی ثمانی سنین، فلمّا ... (1/157)

از این مطلب برای برای مطالب عقیدتی و مظلومیت حضرت استفاده کنید.

2ـ (نکته اماکنی) نکته دیگر جریانی است که عاتق بن غیث البلادی سعودی در معجم معالم الحجاز[1] در سعودی چاپ شده که در جلد هفت می‌گوید منطقة الظاهر (منظقه شهدای فخ) می‌گوید در دهه ششم از قرن چهارده د رمنطقه فخ برای پی ساختمان گود برداری کردند بدنی را دیدند تازه که آثار شهادت و جراحت در بدن او است دست را که برمیدارند خون تازه میآید و میگذارد متوقف میشود.

3ـ سلفیه انسانهای متحجری هستند و لونی از اخباریگری عجیب در اینها حاکم است. فردی در مقابل اینها موفق است که محفوظات نکات ناب را بالا ببریم. الآن تمام آموزه های اسلام را خلاصه در ابن تیمیه میدانند لذا مناسبت است در مقابل آنان یا برای زائرین مطرح شود.

در صحبتی با یکی از اینان که میگفت شما قبر پیامبر و کربلا را افضل از کعبه میدانید. بعد من گفتم ابن عقیل چگونه است گفت شیخ الحنابله گفتم ابن قیم چطور گفت کلامی در او نیست شاگرد بزرگ این تیمیه، گفتم ابن قیم در بدائع الفوائد 3/135 [1] میگوید:

هل حجرة النبی أفضل أم الکعبة؟

قال ابن عقیل سألنی سائل أیما أفضل حجرة النبی الکعبة فقلت إن أردت مجرد الحجرة فالکعبة أفضل وإن أردت وهو فیها فلا والله ولا العرش وحملته ولا جنه عدن ولا الأفلاک الدائرة لأن بالحجرة جسدا لو وزن بالکونین لرجح.

4ـ به چند کتاب از بزرگان اینان اشاره میکنم:

شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام [1] از تقی الدین السبکی متوفای 758 که وهابیت تلاش میکند نامی از او نبرند. سبکی صاحب مکتب است در فقه شافعیه اما در مباحث فقهی نامی از او نمیبرند که کسی نشناسد. می‌گوید در این کتاب که:

وحسبک أن إنکار ابن تیمیة للاستغاثة والتوسل ، قول لم یقله عالم قبله ، وصار بین أهل الإسلام مثلة ! ! وقد وقفت له على کلام طویل فی ذلک رأیت من الرأی القویم أن أمیل عنه إلى الصراط المستقیم ، ولا أتتبعه بالنقض والإبطال ، فإن دأب العلماء القاصدین لإیضاح الدین وإرشاد المسلمین ، تقریب المعنى إلى أفهامهم ، وتحقیق مرادهم ، وبیان حکمه ، ورأیت کلام هذا الشخص بالضد من ذلک ، فالوجه الإضراب عنه . وأقول : إن التوسل بالنبی صلى الله علیه وآله وسلم جائز فی کل حال : قبل خلقه ، وبعد خلقه ، فی مدة حیاته فی الدنیا ، وبعد موته ، فی مدة البرزخ ، وبعد البعث فی عرصات القیامة والجنة. (ص 293)

5ـ کتابی که وهابیت در حال تلاش برای انتشار گسترده آن به عربی و فارس هستند:

أعلام التصحیح و الإعتدال مناهجهم و آرائهم [1]. هدف این کتاب بعد از اقبال عظیم به تشیع از سوی نخبگان حهان تسنن، این است که افراد مسأله داری که نام شیعه را داشته اند و دچار تزلزل اعتقادی شدند را جمع کردند و مطرح میکنند که جمعی از نخبگان درجه یک تشیع از تشیع برگشته اند و حرفهای تازه‌ای دارند. مانند برقعی را آیة الله العظمی که مرجع تقلید بوده بیان میکند. نام شش نفر مانند احمد الکاتب و کسروی و برقعی را می‌برد.

آنچه به عنوان پاسخ می‌توان مطرح کرد این است که وقتی ما در دانشگاه مدینه بودیم یک نفر گفت کسروی کیست؟ گفتم شما بگو. بعد من گفتم کسروی عالم عقائدی شیعه بوده یا در ادب و سیا ست کار کرده. من سؤال میکنم شیخ عبد الله علی القصیمی کیست؟

به نظر من کتابی که در هفتاد سال اخیر در بین کتابهای ضد شیعه کتابی که من حیث المجموع از جهت ادب عرب و استدلال کتابی مانند کتاب این فرد به نام الصراع بین الإسلام و الوثنیة [1] نوشته نشده که بیش از هفتصد صفحه در دو جلد است نویسنده اهل قصیم مرکز وهابیت است که با نوشتن این کتاب جشنی در بین سلفیه دنیا بوجود آمد و دهها تن از عالمان آنان بر این کتاب تقریظ نوشتند. یکی از علتهای نوشتن الغدیر توسط مرحوم علامه امینی این کتاب بود و در الغدیر موارد فراوانی این کتاب را نقد کرده اند.

این فرد آنقدر قلمش زیبا بود که سلفیان مصر از سعودی خواستند که فردی را برای تحکیم مبانی سلفیت به مصر بفرستند. اما یازده سال بعد از نوشتن این کتاب از عقائدش برگشت. و چند کتاب نوشت و اولین کتابی که سلفیه را گیج کرد کتاب هذه هی الأغلال [1]؛ این کتاب آنقدر ریشه تفکر سلفیه را میزند که تا مدتی مانده بودند چه کنند. شروع کردند به تکفیر او و قصائدی سرودند که عضو هیئت کبار العلماء سعودی قصیده ای گفت که بن باز بر آن تقریظ نوشت . ابتدای آن چنین است:

إن القصیمی فی الأغلال قد کفرا               و فاه بالزیغ و الإلحاد قد فتحا

الآن مطالب او را استفاده میکنند اما نامی نمیبرند.