A A A

بیانات آیة الله حاج شیخ جواد مروی حفظه الله به مناسبت نیمه شعبان و میلاد قطب عالم امکان حرضت حجت عجّل الله تعالی فرجه الشریف:

به مناسبت اینکه فردا نیمه شعبان و میلاد قطب عالم امکان امام العالمین حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است خدمت أعزه تبریک عرض میکنم. دو نکته را توضیح می‌دهم یکی ظرف نیمه شعبان و دیگری مظروف و اتفاقی که در نیمه شعبان واقع شده است.

نکته اول: ظرف نیمه شعبان

توجه دارید که شب نیمه شعبان شب بسیار مهم و مبارکی است که در برتری همسنگ شب قدر است مرحوم شیخ طوسی در أمالی روایتی نقل میکند فإنها لیلة آلی الله تعالی علی نفسه أن لا یرد سائلا له فیها ما لم یسأل معصیه.[1] خدا بر خودش عهد کرده سؤال هیچ سائلی را بی پاسخ نگذارد مگر سؤال از نافرمانی خدا باشد. همین ویژگی را در شب قدر می‌بینید که امام صادق علیه السلام میفرمایند انها اللیلة التی جعلها الله لنا اهل البیت بإزاء ما جعل لیلة القدر لنبینا.

این ظرف شب نیمه شعبان است ممکن است این استحسان انجام شود که شاید لیالی قدر به جهت مظروفشان بوده که نزول قرآن بوده و ممکن است استحسان شود که اگر نیمه شعبان این مزیت را پیدا کرده به جهت مظروف آن میلاد قطب عالم امکان است.

نکته دوم: توجه به مظروف نیمه شعبان

این مظروف چگونه است؟ واقعا زبان ما قاصر و الکن است نسبت به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن بگوییم من اشاره به این جمله میکنم سپس توضیح دهم که امام صادق علیه السلام میفرمایند لیعدّن احدکم لخروج المهدی و لو سهما[2] البته در روایت آن لقب حضرت که از قیام مشتق است آمده که به جهتی این تعبیر را تغییر دادم.

باید آماده کند هر یک از شما شیعه خودش را برای قیام و خروج حضرت حجت هرچند به اندازه یک تیر. روشن است تمثیل است وظیفه متخصص نظامی آماده کردن اسلحه است وظیفه متخصص اقتصادی مبارزه با تورم و کاهش ارزش پول ملی است و مبارزه با فاصله طبقاتی است. وظیفه ما چیست که بعضی این روایت را بد فهمیدند که یک شمشیر می‌گرفتند و اسب آماده میکردند که همیشه آماده باشند اینها نفهمیدند روایت را. هر کسی بر اساس شئون خودش باید تیری برای قیام حضرت آمده کند. وظیفه ما چیست جز دفاع از مبانی تشیع و امامت؟

در آستانه میلاد حضرت یک محاسبة النفس داشته باشیم که آیا سهمی برای خروج حضرت حجت آماده کرده ایم؟

سهمی که وظیفه ما است چیست و آیا انجامش داده ایم واقعا؟

وظیفه سنگین ما دفاع از هویت امامت و مصادیق امامت عند الشیعه است.

ما چه کرده ایم اصلا خودمان فهمیده ایم امامت یعنی چه تا بعد دست دیگران را بگیریم؟

هنوز که هنوز است بعض ما وقتی میخواهیم امامت را تعریف کنیم میگوییم مدیریت و تدبیر جامعه که وظیفه امام است. هیهات هیهات هیهات، اگر دیدیم بعض علماء ما اینگونه تعریف میکنند تنازل در مقابل دیگران است.

آیا امام وظیفه اش فقط تدبیر جامعه است؟

عرش امامت الهی را که فرمود انی جااعلک للناس اماما، عرش امامت الهی را که لا ینال عهدی الظالمین دیگران تبدیل کردند به فرش خلافت بشری و بیچاره ها فکر کردند زیر سقف سقیفه میتوانند امام انتخاب کنند تعالی الله عما یقوله سفهاها.

امامت این است که زیر سقف سقیفه دعوا کنند و جعلُ الله و عهدُ الله را به رأی ناقصشان مشخص کنند؟

بعد همان مصادیق امامت که پیامبر امامت را همسنگ نبوت قرار می‌دهد که کسی اگر نبی را نمیشناخت از عرصه جاهلی بیرون نیامده بود حضرت در حدیث متواتر بفرمایند من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه.[3] این امامت را تنزل دهیم به خلیفة البشر نه خلیفة الله آن هم زیر سقف خلیفه بنشینند خودشان انتخاب کنند و نائبی که هیچ شباهتی به منوب عنه ندارد. که جریانات و جنایتهای بعدی هم سهمٌ أتی من قِبَل السقیفه.

امامت را خوب بشناسیم و خوب به دیگران بشناسانیم مبادا غفلت کنیم و مبادا حوادث واقعه سبب شود غافل شویم.

 مولای ما امام رضا علیه الاف التحیة و الثناء می‌فرماید:

هو بحیث النجم من ید المتناولین. مردم کجا میتوانند انتخاب کنند

فأین الإختیار من هذا أین العقول عن هذا و آین یوجد مثل هذا.[4]

آن وقت ببینید امام حاضر ما حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الأرض و السماء

چقدر توجه داریم، آنقدر غرق در مباحث مختلف علمی، اقتصادی، سیاسی هفته میگذرد توجهی به قطب عالم امکان نداریم و خدا آنقدر حجت دارد امروز که فردا بیاورد در مقابل ما من عمامه به سری که این عمامه را افتخار میدانستم چه میکنم.

در سیدنی جمعی جوان را دیدم غبطه خوردم یک جمع امام زمانی با گرفتاری و سختی هر روز جمعه جمع میشدند چه حال و توجی و چه لطائفی.

بالأخره اگر در شب نیمه شعبان یک خواسته ما این باشد که خدایا توجه ما به حضرت حجت بیشتر باشد و این توجه اگر باشد چه میکند این توجه اگر باشد انسان در بلاد غرب هم زندگی کند ببینید تبدیل به چه فردی میشود. مرحوم دکتر هوشیار که جراح قلب بود در آلمان آنجا شناختم ایشان را وقتی با ایشان رفتیم خدمت شیخنا الاستاد حفظه الله[5] ایشان به دکتر هوشیار علاقه زیادی داشتند و در رحلت پسرشان که نزدیک به زمان رحلت مرحوم دکتر هوشیار بود به من فرمودند آنقدر که در فوت مرحوم دکتر هوشیار سوختم در فوت پسر خودم نسوختم.

سپس حضرت استاد خاطراتی از حالات معنوی مرحوم دکتر هوشیار اشاره فرمودند.

امیدواریم حضرت عنایت بفرمایند و توفیق دهند که در مسیر رضایتشان گام برداریم.

و صلی الله علی سیدنا محد و آله الطاهرین.

 

[1]. عَنْ‌ جَعْفَرِ بْنِ‌ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ‌ (عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌)، قَالَ‌: سُئِلَ‌ اَلْبَاقِرُ (عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌) عَنْ‌ فَضْلِ‌ لَيْلَةِ‌ النِّصْفِ‌ مِنْ‌ شَعْبَانَ‌ ، فَقَالَ‌: هِيَ‌ أَفْضَلُ‌ لَيْلَةٍ‌ بَعْدَ لَيْلَةِ‌ الْقَدْرِ ، فِيهَا يَمْنَحُ‌ اللَّهُ‌ (تَعَالَى) الْعِبَادَ فَضْلَهُ‌، وَ يَغْفِرُ لَهُمْ‌ بِمَنِّهِ‌، فَاجْتَهِدُوا فِي الْقُرْبَةِ‌ إِلَى اللَّهِ‌ (تَعَالَى) فِيهَا، فَإِنَّهَا لَيْلَةٌ‌ آلَى اللَّهُ‌ عَلَى نَفْسِهِ‌ أَلاَّ يَرُدَّ سَائِلاً لَهُ‌ فِيهَا مَا لَمْ‌ يَسْأَلْ‌ مَعْصِيَةً‌، وَ إِنَّهَا اللَّيْلَةُ‌ الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ‌ لَنَا أَهْلَ‌ الْبَيْتِ‌ بِإِزَاءِ‌ مَا جَعَلَ‌ لَيْلَةَ‌ الْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا (صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌) فَاجْتَهِدُوا فِي الدُّعَاءِ‌ وَ الثَّنَاءِ‌ عَلَى اللَّهِ‌ (عَزَّ وَ جَلَّ‌)، الأمالي (طوسی)، صفحه: ۲۹۷

[2]. عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ . الغیبه، (نعمانی) ج1، ص320.

[3]. الکافي (دارالحدیث)، جلد: ۳، صفحه: ۵۸

[4]. الکافي (دارالحدیث)، جلد: ۱، صفحه: ۴۹۶

[5]. آیة الله العظمی وحید خراسانی حفظه الله.