A A A

القول فی المواقیت

بسم الله الرحمن الرحیم [1]

مسأله نهم

در فروق عمره تمتع و عمره مفرده را مطرح نمیکنیم یک بحثش گذشته است دوستان کارکنند به ما بدهند تا استفاده کنیم. مرحوم امام 3 فرق بیان میکنند.

القول فی المواقیت

بعد از بیان مباحث مقدماتی و قبل از ورود به اعمال عمره تمتع مرحوم امام بحث مواقیت را مطرح می‌کنند. برای توضیح عنوان بحث دو نکته را اشاره میکنیم:

نکته اول:

مواقیت جمع میقات است. گفته شده که میقات اسم زمان است در اصل به معنای وقت و زمان محدود برای فعلی، سپس بالعاریة و مجازا در مکان هم بکار می‌رود، مکان محدود برای فعلی. یا مانند سید صاحب عروه که به احتمال میگویند بگوییم حقیقت متشرعیة شده است در مکان احرام. البته به نظر ما، ماده وقت به معنای زمان نیست بلکه از لغت و روایات استفاده می‌شود که ماده وقت یعنی حد الشیء، چه حد زمانی و چه مکانی لذا میقات حقیقتا هم به معنای زمان محدود فعل می‌آید هم مکان محدود فعل، و در همین باب هم می‌بینیم در مکان محدود برای احرام هم ماده وقت ذکر می‌شود در روایات هم ماده وقّتّ و توقیت ذکر می‌شود فعلیه استعمال این ماده و ترکیباتش در مکان محدود برای احرام استعمال استعاره‌ای و مجازی نیست بلکه استعمال حقیقی است.

نکته دوم:

 احرام در مواقیت برای کسی است که بخواهد حج یا عمره انجام دهد یا ورود به مکه داشته باشد یا نه این مکانها تحدید شده است لمن یمرّ بها. کسی که با هواپیما به جده میرود جده نه میقات است نه محاذی میقات. آیا واجب است خودش را به یک میقات برساند برای احرام یا خیر؟

دو نظریه زنده مطرح است:

نظریه اول:

میقات مکان احرام است برای هر کسی که بخواهد وارد مکه شود.

نظریه دوم:

مواقیت مکان احرام است لمن یمر علیها. لذا اگر کسی در مسیرش به مکه بر یکی از مواقیت مرور نکرد لازم نیست به مواقیت معروفه برود اما در اینکه از کجا محرم شود دو قول است:

قول اول:

 از هر جا که می‌خواهد محرم شود، حتی میتواند در وطنش در ایران حتی بدون نذر محرم شود (کفاره تظلیل هم میدهد) بعض اعلام موجود چنین نظری دارند.

قول دوم:

برای احرام باید به أدنی الحل برود. این نظریه را مرحوم حکیم در مستمسک انتخاب کرده‌اند.[2] عبارت مرحوم حکیم در مستمسک 11/291 بعد از بررسی نظر مشهور و توضیح نظر مشهور میفرمایند فمیقات احرام عمرة التمتع إما أحد المواقیت إن مرّ به أو ما یحاذیه محاذاة قریبة إن مرّ به أو أدنی الحل إن لم یمرّ بالمیقات و لا بما یحاذیه.[3]

این نظریه که احرام از میقات لمن یمر علیها است و نه مطلقا گویا دو دلیل برای نظریه شان اقامه میکنند:

دلیل اول:

 در روایات باب مواقیت آمده است که وقّت لأهل المدینة ذو الحلیفة لأهل العراق مثلا وادی عقیق لأهل الطائف قرن المنازل و لمن یمر علیها من غیر أهلها. فردی که وارد جدة شده است در مسیر مکه بر هیچیک از این مواقیت مرور نمی‌کند لذا دلیلی ندارد که باید برود به یکی از مواقیت. مانند باب 15 ابواب مواقیت حدیث یکم صحیحه صفوان عن ابی الحسن الرضا علیه السالم فکتب إن رسول الله وقّت المواقیت لأهلها و لمن أتی علیها من غیر أهلها.

دلیل دوم:

 می‌گویند قبول داریم صدر بعض روایات ظهور دارد در اینکه هر حاجی باید از میقات محرم شود لکن ذیل این روایات جمله‌ای وارد شده که اطلاق صدر را محدود می‌کند. مانند باب یکم از ابواب مواقیت حدیث یکم صحیحه معاویة بن عمار عن ابی عبدالله علیه السلام من تمام الحج و العمرة أن تحرم من المواقیت التی وقّتها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، اما در ذیل روایت آمده لا تجاوزها و أنت محرم. از این میقات مگذر در حالی که محرم هستی یعنی حتما باید در اینجا محرم شوی، لاتجاوزها مربوط به کسی است که می‌خواهد از اینجا بگذرد، یعنی ذیل میگوید اگر مسیرت به این میقات افتاد حتما آنجا محرم شو و قبلش محرم نشو. این ذیل می‌گوید مواقیت مربوط به کسی است که می‌خواهد از آنجا بگذرد. روایت دیگر در ذیلش آمده لاینبغی للحاج أن یحرم قبلها و لابعدها این قبل و بعد میقات مربوط به کسی است که آنجا است و در آن مسیر است اما کسی که در آن مسیر نیست قبل و بعد میقات برای او معنا ندارد. کسی که در جده است قبل و بعد شجره برای او معنا ندارد.

[1]. جلسه 60، مسلسل 660، دوشنبه، 94.11.19.

**********

بسم الله الرحمن الرحیم [1]

عرض می‌کنیم: این بیانات وافی به مقصود نیست، زیرا:

اولا: اینکه در روایات گفته شده وقّت المواقیت لأهلها و لمن یمر علیها من غیر أهلها مقصود آن است که این چند میقات که محل احرام است مخصوص کسانی نیست که در اطراف آن میقات اند هر کسی خودش را به نزدیک یک میقات رساند میتواند از آنجا محرم شود. مثلا اگر عراقی بجای وادی عقیق نزدیک یلملم بود لازم نیست حتما به وادی عقیق برود. اما این ذیل، صدر روایت را که میگوید مِن تمام الحج و العمرة أن تحرم من المواقیت التی وقتها رسول الله صدر را محدود نمیکند، شاهدش این است که ذیل بعض همین روایات آمده است که لاینبغی لأحد أن یرغب عن مواقیت رسول الله. این مسلما اطلاق داردو هیج کس نمیتواند از مواقیت حضرت اعراض کند. پس دلیل اول که ذیل ما یلصح للقرینیه است به هیچ وجه قرینیت ندارد. یا قرائن دیگری که گفته شده لاتجاوزها و أنت محرم این یک مطلب عرفی است وقتی برای شیء حدی بیان میشود طبیعتا میگویند محل حکم این است نه قبل و بعدش. این قرینه نمیتواند صدر روایات را که ظهور قوی دارد رد وجوب احرام از میقات محدود کند.[2]

بعد از این دو نکته در ابتدای بحث مواقیت کلمات اصحاب را که مراجعه میکنیم در تعداد مواقیت اختلاف است علامه در تحریر و منتهی 5 و شهید ثانی 6 و شهید اول 7 صاحب جواهر میفرماید ممکن است 11 تا باشد. این اختلاف ماهوی مهمی نیست بعدا روشن میشود که گاهی نگاه به نائی و شخص بعید است گاهی در مبحث میقات هم بعید مورد توجه قرار میگیرد هم ساکن مکه هم کسی که بعد مواقیت نزدیک مکه است گاهی میقات بچه های ممیز و غیر ممیز که در منطقه فخ است سبب اختلاف تعداد میشود.

ادامه جلسه در عنوان بعدی