مورد یازدهم: سبّ المؤمن

مورد یازدهم: سبّ المؤمن

یازدهمین مورد و عنوانی که در مکاسب محرمه بعد از بحث رشوه مرحوم شیخ انصاری وارد شده‌اند مبحث سبّ المؤمن است.

روش مرحوم شیخ و شیوه بررسی ما اینگونه بود که ابتدا بررسی می‌کردیم آیا مثلا عنوان تشبیب در شعر حرام است یا خیر؟ سپس بحث می‌کردیم اگر کسی اجیر شود برای این عملِ حرام، این اجاره چه حکمی دارد؟

اینجا هم دو مرحله بحث وجود دارد:

یکم: سب المؤمن یا مسلم یا انسان حرام است یا نه؟

دوم: اگر سبّ طرف معاوضه واقع شد این معاوضه چه حکمی دارد؟ زید اجیر شد برای سب دیگران حکم تکلیفی و وضعی این اجاره چگونه است؟

این بحث امروز کاملا زنده است. گسترش فضای مجازی و مباحث سیاسی، اجتماعی و رقابتهای سیاسی و اجتماعی، مخصوصا در زمان تبلیغات انتخابات. روزنامه‌ها مجلات، شبکه‌های تلوزیونی عمومی یا خصوصی همه بکار گرفته می‌شود در جهت تخریب رقیب. رابطه تخریب با سبّ باید بحث شود که اگر عامین من وجه هم باشند مورد اجتماع فراوان دارد که هم تخریب است هم سبّ.

لذا بحث شود که سبّ المؤمن یا سبّ المسلم یا سبّ الانسان حرام است یا خیر؟

اگر کسی اجیر شود برای این سبّ، اجاره صحیح است یا نه؟

حکم تکلیفی و وضعی این اجاره چیست؟

آیا حرمت سبّ مستثنیات دارد یا نه؟

اگر آن خصوصیت زشت در فرد مسبوب باشد سب است اگر نباشد بهتان هم مطرح است.

اگر تکلیفا حرام باشد، اجاره باطل است یا نه؟

اگر اجاره باطل باشد مالک این مال الاجاره هست یا نه؟

لذا دو مرحله بحث در مبحث سبّ المؤمن وجود دارد:

مرحله اول: حکم تکلیفی سبّ المؤمن. مرحله دوم: اگر این عمل حرام متعلق اجاره قرار گرفت حکم تکلیفی و وضعی این اجاره چگونه است؟

قبل از ورود به این دو مرحله چهار نکته را خیلی سریع و مختصر اشاره می‌کنیم و تحقیقش بر عهده دوستان باشد که این چهارنکته مقدماتی هر چند با اصل بحث مرتبط نیست اما اگر بخواهیم بحث سبّ المؤمن یک بحث به روز و قابل استفاده شود و موضوع رساله‌‌های قوی سطح چهار قرار بگیرد باید به این چهار نکته توجه شود که خواهد آمد.

*****************

بسم الله الرحمن الرحیم[1]

گفتیم یازدهمین مورد و عنوانی که در بحث داد و ستدهای حرام محل بحث قرارگرفته سبّ المؤمن است. جلسه قبل اشاره کردیم در دو مرحله باید بحث کنیم یکی بررسی موضوعی و حکمی سبّ المؤمن و دیگری بررسی حکم تکلیفی و وضعی معاوضه بر سبّ المؤمن مثل اجیر شدن برای سبّ دیگران به أغراضی مثل رقابتهای سیاسی.

چهار نکته مقدماتی

قبل ورود به مرحله اول چهار نکته باید مورد ملاحظه قرار گیرد تا این بحث جامعیّت فقهی اجتماعی پیدا کند. به اختصار این چهار نکته را بیان می‌کنیم و دوستان تحقیق کنند و ممکن است به مناسبت‌هایی توضیحاتی ارائه دهیم.

نکته اول: ریشه رفتار و گفتار خشونت‌آمیز

ریشه‌ها و عوامل رفتارهای خصومت آمیز که منجر به خشونت رفتاری یا گفتاری مثل سبّ و تهمت می‌شود چیست؟

آیا چنانکه بعض روان‌شناسان مثل لُرِنس جانورشناس سپس رفتارشناس اتریشی که جایزه نوبل هم گرفته است معتقدند، عامل این خشونتها وراثت است؟

آیا عوامل محیطی در شکل‌گیری این خشونتهای رفتاری و گفتاری مؤثر است؟

اگر وراثت و عوامل محیطی تاثیر داشته باشد، مقدار تأثیرشان چه مقدار است؟ آیا به اندازه‌ای است که از فرد سلب اختیار شود لذا عقاب بر او جاری نشود؟[2]

نکته دوم: اثار دنیوی و اخروی رفتار و گفتار خشونت‌آمیز

غیر از مباحث حکم تکلیفی و وضعی، اهمیت، آثار و پیامدهای دنیوی و أخروی رفتارها و گفتارهای خصومت آمیز از نگاه اسلام و جایگاهش در بین محرمات الهی چیست؟ به چند روایت صرفا اشاره می‌کنیم:

من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکه رزقه، و وکله الی نفسه و أفسد علیه معیشته.[3]

چه رابطه‌ای بین خشونت گفتاری با این پیامدها و آثار است؟

عن سماعه قال : دخلت على أبی عبدالله علیه‌السلام فقال لی مبتدئا : یا سماعه ما هذا الذی کان بینک وبین جمّالک؟ إیاک أن تکون فحاشا أو سخابا أو لعانا ، فقلت : والله لقد کان ذلک إنه ظلمنی ، فقال : إن کان ظلمک لقد أربیت علیه ، إن هذا لیس من فعالی ولا آمر به شیعتی ، إستغفر ربک ولا تعد ، قلت : استغفر الله ولا أعود.[4]

گاهی مسبوب، مؤمن هم نیست مثلا در کافی شریف نقل می‌کند عَمْرِو بْنِ نُعْمَانَ الْجُعْفِیِّ ، قَالَ : کَانَ لِأَبِی عَبْدِ اللهِ علیه‌السلام صَدِیقٌ لَایَکَادُ یُفَارِقُهُ إِذَا ذَهَبَ مَکَاناً ، فَبَیْنَمَا هُوَ یَمْشِی مَعَهُ فِی الْحَذَّائِینَ ، وَمَعَهُ غُلَامٌ لَهُ سِنْدِیٌّ یَمْشِی خَلْفَهُمَا ، إِذَا الْتَفَتَ الرَّجُلُ یُرِیدُ غُلَامَهُ ـ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ـ فَلَمْ یَرَهُ ، فَلَمَّا نَظَرَ فِی الرَّابِعَهِ ، قَالَ : یَا ابْنَ الْفَاعِلَهِ ، أَیْنَ کُنْتَ؟ قَالَ : فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللهِ علیه‌السلام یَدَهُ ، فَصَکَّ بِهَا جَبْهَهَ نَفْسِهِ ، ثُمَّ قَالَ : « سُبْحَانَ اللهِ! تَقْذِفُ أُمَّهُ؟! قَدْ کُنْتُ أَرى أَنَّ لَکَ وَرَعاً ، فَإِذاً لَیْسَ لَکَ وَرَعٌ ». فَقَالَ : جُعِلْتُ فِدَاکَ ، إِنَّ أُمَّهُ سِنْدِیَّهٌ مُشْرِکَهٌ ، فَقَالَ : « أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ لِکُلِّ أُمَّهٍ نِکَاحاً؟ تَنَحَّ عَنِّی » قَالَ : فَمَا رَأَیْتُهُ یَمْشِی مَعَهُ حَتّى فَرَّقَ الْمَوْتُ بَیْنَهُمَا.[5]

قال الله عزوجل لیأذن بحرب منی من أذلّ عبدی المؤمن.[6]

در ربا می‌بینید تعبیر چنین است که فلیأذن بحرب منّی همین عنوان در خشونت گفتاری نسبت به برادر مسلمان میبینید کسی که برادر مسلمانش را خوار کند. اینها نشان دهنده میزان اهمیت این مسأله است.

من استخف بمؤمن فبنا استخف و ضیّع حرمه الله عزوجل.[7]

لذا انسان باید در برخورد با دیگران بسیار مراقب زبانش باشد.[8]

نکته سوم: راه‌های خودکنترلی از رفتار و گفتار خصومت‌آمیز

در مباحث اخلاقی و تربیتی این بحث باید بررسی شود که در تربیت خود و یا در ارائه مباحث تربیتی برای دیگران چگونه باید از خشونتهای گفتاری و رفتاری پیشگری کرد و خود کنترلی داشته باشیم؟

روایات و نگاه جامع به روایات ثمرات فراوانی دارد. ممکن است از نگاه فقهی صِرف ثمره زیادی نداشته باشد اما در فقه التربیه بسیار دارای ثمره است.

نکته چهارم: جایگاه حقوقی

غیر از حرمت تکلیفی، در مباحث کیفری و جرم شناسی سبّ دیگران یک جرم به شمار می‌آید و در حقیقت تضییع حق دیگری است که باید تحلیل کرد دیگران چه حقی بر ما دارند که سبّ آنها باعث تضییع حق و ارتکاب جرم است؟

در قانون مجازاتهای اسلامی، توهین و فحش و سب دیگران اگر به مرحله قذف برسد که هشتاد ضربه شلاق دارد و اگر به قذف نرسد که مصادیق سبّ را ذکر می‌کنیم تا 74 ضربه شلاق به عنوان تعزیر دیده شده و جریمه مالی دیده شده است.

این چهار نکته در کنار مباحث فقهی که داریم باید مورد ملاحظه قرار گیرد تا کاربردی بودن بحث به تمام معنا نمود پیدا کند.

حال وارد اصل بحث می‌شویم.

مرحله اول: حکم تکلیفی سبّ

در مبحث سبّ المؤمن در مرحله اول مطالبی قابل بررسی است.

مطلب اول: معنای سبّ و بعض کلمات متناظر

باید معنای لغوی سبّ تحلیل شود سپس کلمات مشابه مانند اهانه، ایذاء، شتم و امثال اینها مورد ملاحظه قرار گیرد.

کلمه اول: معنای لغوی سبّ

ابن درید متوفای 321 در جمهره اللغه از لغات نزدیک به عصر نص می‌گوید سبّ یسبّ سبّا و اصل السبّ القطع ثمّ صار الصبّ شتما لأنّ السبّ خرق الأعراض.[9]

می‌گوید اصل معنای لغوی سبّ، قطع کردن است. لذا بعضی میگویند وقتی شتر را پی میکند یعنی دست و پای شتر را قطع میکند میگوید سبّ الناقه. ابن درید می‌گوید اصل معنای لغوی سبّ، قطع است سپس در عرف، سبّ به معنای شتم بکار رفته است. معنای شتم را هم بررسی می‌کنیم. اینکه سبّ به معنای قطع در شتم بکار رفته این است که با ناسزا گفتن آبروی فرد را از بین می‌برد لذا از این جهت کلمه سبّ ظهور عرفی پیدا کرده در معنای شتم.

ابن فارس در معجم مقاییس اللغه می‌گوید السین و الباء (سبّ) حدّه بعض اهل اللغه و أظنه ابن درید ان اصل هذا الباب القطع ثم اشتق منه الشتم و هذا الذی قاله صحیح.[10] می‌گوید بعضی که گمان می‌کنم ابن درید است اینگونه سب را معنا کرده که معنای اصلی‌اش قطع است و سپس از آن شتم مشتق شده است.

بعد می‌گوید و اکثر الباب موضوع علیه اما الاصل فالسب العقر یقال سببت الناقه اذا عقرتها و السبّ الشتم و لا قطیعه اقطع من الشتم. میگوید اکثر لغات مشابه بر همین معنا بنیانگذاری شده است.

شتم را هم جلسه بعد معنا خواهیم کرد.

[1]. جلسه 70 سال تحصیلی 1403-1404، مسلسل 496، دوشنبه، 1403.11.01.

[2]. حتی گاهی ادعا می‌شود تغذیه هم در شکل گیری این خشونتها مؤثر است.

[3]. وسائل الشیعه ط-آل البیت (الشیخ حرّ العاملی) ، جلد : 16 ، صفحه : 33

[4]. وسائل الشیعه ط-آل البیت (الشیخ حرّ العاملی) ، جلد : 16 ، صفحه : 33

[5]. الکافی- ط دار الحدیث (الشیخ الکلینی) ، جلد : 4 ، صفحه : 10

در بعض روایات وارد شده که فردی در مقابل حضرت مشابه این توهین را کرد حضرت فرموند ساکت باش چرا توهین میکنی عرض کرد یابن رسول الله این فرد با خواهرش ازدواج کرده زرتشتی است. حضرت فرمودند این شیوه ازدواج آنان است چرا توهین می‌کنی.

[6]. الکافی- ط دار الحدیث (الشیخ الکلینی) ، جلد : 4 ، صفحه : 69

[7]. الکافی- ط دار الحدیث (الشیخ الکلینی) ، جلد : 15 ، صفحه : 251

[8]. فردی را دیدند در مسیری کلبی را دید برای دور کردنش گفت بفرمایید، به او گفتند چرا با سگ اینقدر محترمانه حرف میزنید؟ گفت اگر اینجا بد صحبت کنم ممکن است عادت کنم به بد زبانی.

[9]. جمهره اللغه (ابن دُرَیْد) ، جلد : 1 ، صفحه : 69

[10]. معجم مقائیس اللغه (ابن فارس) ، جلد : 3 ، صفحه : 63

 

دانلود فایل
پیمایش به بالا