بیانات آیه الله حاج شیخ جواد مروی در اجلاسیه مدیران استانی و ستادی مرکز مدیریت حوزه های علمیه (جمعه، 21 مهرماه 1402):
بسم الله الرحمن الرحیم
در این روز جمعه سخنم را با توجه به آقا و مولایمان حضرت حجت عجّل الله تعالی فرجه الشریف آغاز میکنم چنانکه مرحوم سید بن طاووس فرمود «نَزیلُکَ حَیثُ مَا اتَّجَهَت رِکَابی وَ ضَیفُکَ حَیثُ کُنتَ مِن البِلادی»
اهمیت رسیدگی به شئون طلاب حوزههای علمیه و سربازان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر کسی پوشیده نیست .
مقام معظم رهبری در جلسهای با اعضای شورای عالی حوزه فرمودند این مسئولیتهایی که در جمهوری اسلامی است من هرچه فکر میکنم مسئولیتی به اندازه اهمیت تدبیر شئون سربازان امام زمان نمیبینم.
مرحوم آیت الله بهجت در جلسهای که در یک تابستانی در مشهد خدمت ایشان رسیدم قبل از مطرح شدن مرجعیت ایشان، سؤالات فقهی استدلالی از ایشان پرسیدم و گفتم برای دسترسی به فتاوای شما چه کنیم، فرمودند؛ قسمتهایی از « نجاه العباد» مرحوم محقق اصفهانی را به خط خودم تحشیه کردم به شما هدیه میدهم و به این جهت که اشتغال به تدریس داشتم فرمودند توجه کنید که رسیدگی به شئون طلاب و تدریس اهمیت ویژهای دارد بعد گفتند استاد ما مرحوم محقق اصفهانی بیمار بودند،در آن بیماری خدمت ایشان رسیدیم از ایشان تقاضا شد که غیر از نجاه العباد رساله عملیه بدهند این فقیه الفلاسفه و فیلسوف الفقها فرمودند علاقه ای نسبت به امور دنیا در من نمانده است اگر عمری باشد دوست دارم طلبه تربیت کنم.
به عنوان طلبهای که حدود چهل سال از عمرش را در ساعت ۷ صبح با تدریس برای طلبههای حوزه علمیه شروع کرده و قسمت زیادی از عمرش را با این طلبهها بوده و شاهد فراز و فرودها و سیر علمی طلاب از گذشته تا به امروز بوده است، سه نکته به اختصار از وضعیت حاکم بر طلاب حوزههایمان عرض میکنم:
اولین نکته نقش ادبیات عرب در تکامل علمی طلبه است.
ادبیات عرب در تکامل علمی طلبه چه مبلغ چه پژوهشگر چه مجتهد نقش بسیار ویژهای دارد؛ یعنی از مباحث علمی بالینی است که اگر طلبه در این زمینه توفیق داشته باشد این سنگ بنایی میشود برای تکاملش در هر زمینهای که بخواهد و با تاسف باید عرض بکنم که این سیری که شاهدش هستیم مطلوب نیست و اگر علاج نشود آسیبزا است.
چه بسا استعدادهای خوب و قابل تکاملی که با آمدن از حوزه شهرستان به قم این ضعف باعث شده نتواند به رشد مطلوب برسد، شما ببینید فهم معارف اهل بیت علیهم السلام در کلمات حضرت امیر علیه السلام، فهم معانی بلند قصیده تائیه ابن فارض، ادبیات قوی در اشعار شیخ عذری اشعار سید حمیری همه این آموزههای شیعی که داریم بستگی دارد به ادبیات قوی.
من این خطر را میخواهم نسبت به اعزه عرض کنم از نزدیک طلبههای امروز را شاهدیم در دروس خارج و سطوح عالی که شرکت میکنند در این زمینه ضعف دارند شما ببینید مرحوم شهید ثانی در رسالهای مینویسد بعد از اینکه مجتهد شدم به مصر رفتم الفیه ابن مالک را دوباره به شکل استدلالی خواندم. بعض شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی نقل میکنند بعد از نماز صبح دیدیم زمزمه میکنند گفتیم آقا این چه دعایی است بعد نماز صبح میخوانید فرمودند الفیه ابن مالک را از حفظ داشتم مرور میکنم که از یادم نرود.اهمیت این مسئله اوسع از صرف و نحو است.
نمونهای عرض کنم که چطور گاهی نگاه به ادبیات عرب باعث پیشرفت مذهب می شود.
من ۲۵ سال قبل در یک سفر تبلیغی به کویت رفته بودم. سفیر جمهوری اسلامی گفت وزیر بازرگانی کویت یک شخصیت ادبی است و مُضیف و دیوانی دارد که علما و ادبا جمع میشوند و اصرار کرد که بیا با هم برویم. هر یک از حاضران اشعار نکاتی بیان میکرد. در انتهای جلسه به عریف و مجری جلسه گفتم عندی دخله، من هم یک نکاتی دارم. گفتم بنده طلبهای هستم و از ایران آمدم و استفاده کردم از مطالبتان یک سوال دارم، سوال این است که ما در اشعار عربی و فارسی تأثیر و تأثر فراوان میبینیم دقیقاً محتوای شعر عربی در شعر فارسی آمده و محتوای شعر فارسی در شعر عربی آمده است،چند نمونه میگویم و سؤالم این است که آغازگر این سبک چه کسی بوده است؟
شاعر فارسی میگوید:
بودم آن روز درین میکده از دردکشان
که نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان
ابن فارض میگوید:
شربنا علی ذکر الحبیبه مدامتا
سکرنا بها من قبل ان یخلق الکرم
محتوا دقیقا یکسان است
یا نمونه دیگر که شاعر فارسی میگوید:
ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
ابن فارض شاعر عرب میگوید:
خفّف السیر و اتئد یا حادی انما انت سائق بفؤادی
این تاثیر و تاثر چگونه بوده و از کجا آغاز شده است بحث از این سوالها شروع شد و بنده هدف دیگری داشتم از این سوالها . شروع کردند صحبت کردن و همه متوجه این طلبه شدند هر کدام حرفهایی زدند و بعد جمعبندی کردم بعد این نکته را گفتم من اشعار ابن فارض را خواندهام یک سوال برایم هست، البته این سؤال را به جهت وحدت در فضای عمومی مردم مطرح نمیکنم اما چون اینجا جمع متخصصان و فضای علمی هست مطرح میکنم که مذهب ابن فارض چه بوده است؟ گفتم من مطالعاتی داشتم در این زمینه که ابن فارض شیعه بوده و یکی از قرائنم این بیت از شعر او است که میگوید:
و اوضح بالتأویل ما کان مشکلا
علیٌّ بعلم ناله بالوصیه
وصیت را برایشان معنا کردم و نکات عقائدی گفتم و جلسه تمام شد، چند عالم شیعه هم در آن جلسه بودند و آمدند تشکر کردند.
دو شب گذشت دیدم سفیر ایران زنگ زد گفت این وزیر بازرگانی کویت پیگیر است که شما یک افطار منزلش بروید، رفتیم خانهاش گفت خانم من شیعه است و من گفتم یک روحانی از ایران آمده و اینطور حرفایی زده، اصرار کرد که باید دعوتش بکنی بیاید.
این بسترها در حوزههای علمیه بوده لکن در کمال تأسف اینها دارند منسوخ میشوند با اینکه برای ارتباطگیری با جهان عرب ما به شدت به تخصص در ادبیات عرب نیاز داریم.
خواهش و امید من این است که در این زمینه اولویت و فضائی برای جمعی از طلاب فراهم شود.
مرحوم محمد رضا حکیمی میگوید درس روزهای تعطیلی ما با ادیب دوم حکیم نیشابوری در پنجشنبه و جمعه عروض و قافیه بود از یک کتابی که گوهرنامه خودش تعریف کرده بود میخواندیم روزهای جمعه ساعت نه و نیم تا دو نیم بعد از ظهر، یکسره این بود و فقط تعطیلی برای نماز ظهر بود.
البته گرفتاری طلبهها و مشکلات زندگیشان را بنده هم درک میکنم و میفهمم و قبول هم دارم و این حرف را که میزنیم نمیخواهیم از مسئولیت خودمان شانه خالی کنیم از مسئولیت خودمان در زمینه گرفتاریهای دیگر طلاب؛ لکن میخواهم عرض کنم در کنار این مسائل این نکتهای است که بنده را رنج میدهد که میبینم طلبه مستعد، درس خارج میخواند ولی متاسفانه این مسائل را درست در جای خودش نیاموخته است.
دومین نکته عدم توجه کافی به دو تراث بزرگ شیعه، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه در بین طلاب است.
این استاد دانشگاه آمریکایی سیمون اوکلی ۶۹ کلمه قصار حضرت امیرالمومنین را به انگلیسی درآورده و در مقدمهاش مینویسد که این ۶۹ کلمه بر اناجیل اربعه ترجیح دارد ، آنچه تراث ماست در عهد قدیم و جدید باقی مانده این ۶۹ کلمه بر تراث ما ترجیح دارد.
محمد عبده مقدمهای بسیار خواندنی بر شرح نهج البلاغه دارد که من دهها بار این مقدمه را خواندم و هنوزم لذتش در کام من است و فکر میکردم چون شیعهام و عرب نیستم این مقدمه را میپسندم بعد دیدم دکتر مصطفی لطفی منفلوطی ادیب بزرگ عرب در کتاب شرح المختارات میگوید یکی از بهترین گزینههای نثر ادب عربی مقدمه محمد عبده بر شرح نهج البلاغه است .
نکته سوم: سلف صالح ما مقید بودند حوزههای علمیه تربیت محور باشد، فقط انتقال مباحث علمی و دانشی نبوده است، تربیت رکن اساسی بوده اما اکنون میبینیم که انتقال مفاهیم تربیتی کمرنگ شده حتی اساتید خودشان را موظف به انتقال مفاهیم تربیتی نمیدانند و بعضا به صرف وجود معاونت تهذیب بسنده میکنند. نظام حوزه نظامی است که تربیت در آموزشش ترکیب شده است.
البته طلاب شایسته هم الحمدلله هستند. طلبهای از حوزه بناب آمد گفت در امتحان شفاهی شرکت کردم و قبول شدم اما این درس را خوب نخواندم صلاحیت و اجازه دارم شهریه این مقطع را بگیرم یا نه؟ این یک نگاه تربیتی است اینگونه باید طلبه تربیت شود.