بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه بیست و نهم (دوره دوم مباحث الفاظ) – 14/08/1403 – 02/05/1445
مقصد اول: کیفیت دلالت ادله بر اعتبارات شرعی
مقصد اول از مقاصد علم اصول در کیفیت دلالت ادله است بر اعتبارات شرعی، این مقصد حاوی مباحثی است؛
مبحث اول: مباحث الفاظ
در مباحث الفاظ هم مشی ما این است که نگاه به کاربردی بودن داریم، و مباحثی غیر کاربردی را به صورت مختصر و مباحث کاربردی را با تفصیل بیشتری مطرح میکنیم و به انظار علمای علم اصول مثل شهید صدر میپردازیم.
معمولا اصولیان در کتبشان که مراجعه میکنید پس از اینکه تعریف و غرض و موضوع علم اصول را مطرح میکنند، وارد مباحث الفاظ و مسائل مقدماتی مباحث الفاظ میشوند.
یک سؤال این است که چرا و به چه دلیل آغاز ورود به مباحثشان را مباحث الفاظ و مقدمات مبحث الفاظ قرار میدهند؟
حتی نه در علم اصول، در علمی مثل منطق که مقدمه علوم عقلی است، و تعریفش این است «قواعد تعصم مراعاتها الانسان عن الخطاء فی الفکر»، منطق قواعدی به انسان میآموزد که انسان را از خطای در فکر به دور میدارد و گاهی هم میگویند منطقی را بحث از الفاظ نیست، شما میبینید اولین مبحث در مباحث منطق هم مباحث الفاظ است چرا؟
جهتش به صورت مختصر این است که قبلا اشاره کردیم که انسان برای انتقال افکار خودش و انتقال حقائق موجود در خارج به دیگران احتیاج به تفهیم و تفهم و مفاهمه با دیگران دارد، و این مفاهمه با دیگران جز با الفاظ و وجود لفظی و وجود کتبی که بازتاب همان وجود لفظی است، محقق نمیشود. اساس تفاهم بشر بر الفاظ است، لذا تمام علوم، فلسفه، علوم طبیعی مثل ریاضیات؛ فیزیک، شیمی، علم اصول و علم کلام، همه اندیشههای بشری برای انتقالش به دیگران باید از الفاظ مفرد و مرکب استفاده کرد.
میدانید گاهی اندک تغییری در لفظ در بعضی از آواها و بعضی از الفاظ باعث تغییر در معنا میشود، لذا اندیشمندان همه علوم از جمله علم اصول قواعد حاکم بر دلالات لفظی را باید مورد واکاوی قرار بدهند، قواعد مربوط به دلالتهای لفظی (قطعا اصولی احتیاج دارد که قواعد مربوط به دلالات عقلی را مورد بازشناسی قرار بدهد چون بعضی از اعتبارات شرعی مستند به دلالات عقلی است مثل آیا امر به شئ مقتضی نهی از ضد است عقلا یا نه) اما فعلا همه علوم از جمله مسائل علم اصول احتیاج دارد اندیشمند یک علم مسائل دلالات لفظی را مورد بررسی قرار بدهد.
این دلالات لفظی دو مرحله دارد؛
مرحله اول: گاهی یک قواعدی داریم مربوط به عالم وضع و عالم قرارداد، لفظی که در یک معنایی وضع میشود و بعد در آن معنا حقیقت پیدا میکند، آیا دلالات و قواعدی بر وضع حاکم است یا نه؟
مرحله دوم: در مرحله استعمال و کاربرد الفاظ در معانی آیا قواعدی در مرحله استعمال هم حاکم است یا نه؟
همه دلالات لفظی در حقیقت به این دو محور برمیگردد، ما قواعد باب وضع را واکاوی کنیم و قواعد باب استعمال را واکاوی کنیم و با کمک فهم این قواعد بتوانیم از الفاظ وارد شده در مآخذ ما اعتبار شرعی بگیریم.
قبل از ورود به خود مباحث الفاظ، علمای اصولی به عنوان پیش نیاز مقدماتی را ذکر میکنند که ما به بعضی از این مقدمات و نکات اشاره میکنیم؛