مطلب ششم: سبّ نوشتاری و کاریکاتور
در عنوان سبّ از نظر لغت و عرف تلفظ اخذ شده و سبّ یعنی فحش دادن و تلفظ به فحش. روشن است که در غالب موارد وجود کتبی در حکم وجود لفظی است. یعنی اگر کسی به جای تلفظ به سبّ آن را بنویسد عرفا در حکم سبّ است. روایاتی هم که خواندیم شامل لفظ، کتابت و عمل هم میشود مثل استهزاء، سخریه و امثال این عناوین که در روایات بود اینها به لفظ یا کتابت یا عمل قابل تحقق هستند عرفا.
بحث مختصری نیاز به اشاره دارد که گاهی سبّ الغیر یا اهانت و تحقیر غیر ممکن است از طریق نقاشی و تصویرگری باشد که گفته میشود کاریکاتور، جای این سؤال است که کاریکاتور چه حکمی دارد؟ در صدد ورود مبسوط نیستیم اما آنچه مناسب بحث ما است این است که به چیستی کاریکاتور و حکم فقهی آن اشاره کنیم؟
نکته اول: تعریف کاریکاتور
گفته شده کاریکاتور یک کلمه فرانسوی است که از زبان ایتالیایی یا اسپانیایی گرفته شده. امروز به کاریکاتور در دنیا به عنوان یک هنر نگاه میشود. جایگاه ویژهای در اطلاع رسانی و انتقال پیام به دنیا دارد. گاهی اثر یک کاریکاتور در انتقال پیام، از صدها نوشته و استدلال بیشتر است.
تعریف کاریکاتور این است که تصویر یا نقاشی مضحکی است که از نظر ظاهر دارای شکل مبالغه آمیز و انتقادی است.
طبق این تعریف ما، سه خصوصیت در کاریکاتور اخذ شده است:
یکم: نوعی تصویر مضحک است یعنی در کاریکاتور نوعی طنز اشراب شده که سبب مطایبه دیگران میشود.
نمیخواهیم ریزه کاریها را وارد شویم که طنز چیست. گاهی طنز کَتبی داریم طنز نثری و شعری داریم. در ادب فارسی مقالات و نثرهای عبید زاکانی یا نثرهای دهخدا یا نثرهای طنزگونه دهخدا یا اشعار ایرج میرزا یا سید شرف الدین حسینی معروف به نسیم شمال که اینها طنز را در لسان شعر بکار میبرند. یک نوع طنز هم داریم که در تصویر اشراب شده در کاریکاتور اینگونه است که یک تصویرگری است که مضحک است. یعنی انسان در آغاز امر که به این تصویر نگاه میکند سبب مطایبه میشود.
دوم: خصوصیت دوم، کاربست مبالغه در کاریکاتور است.
هویت کاریکاتور تصویرگری است که مبالغه در آن بکار رفته است.
مبالغه هم گاهی در جهت ارتفاع است گاهی در جهت انخفاض است. مثلا تناسب اندامی که در یک انسان است را کاریکاتوریست به شکل مبالغه آمیز از بین میبرد.
در تاریخ فرانسه است که یک کاریکاتوریست یکی از پادشاهان فرانسه را به شکل گلابی با شکم بزرگ کشید. به او اعتراض شد قاضی گفت شکل گلابی در بین میوهها مجسمه حماقت است و کاریکاتوریست را محکوم کردند.
مبالغه آمیز بودن کاریکاتور یعنی تناسب تصویر بهم میخورد بعضی از اندام را ممکن است بزرگ بکشد و بعضی را کوچکتر از معمول بکشد.
سوم: خصوصیت سوم در کاریکاتور این است که صرف مطایبه و ضحک و طنز نیست تصویر طنز گونه مبالغه آمیزی است که در آن یک انتقاد هم وجود دارد این هم هویت کاریکاتور است که همیشه یک پیام انتقادی را میخواهد به بیننده القاء کند. در پوشش این تصویر میخواهد نقد عملکرد یک مسئول را مطرح کند.
گاهی گفته میشود کاریکاتور مساوق اهانت است اما قبول نداریم.
پس در هویت کاریکاتور سه خصوصیت اخذ شده نقاشی مضحکی است که از نظر ظاهری دارای شکل مبالغه آمیز و انتقادی است. گاهی صرف نقد است اما گاهی هجاء و هتک هم میشود.
نکته دوم: حکم شرعی کاریکاتور
از دو دیدگاه باید بررسی کنیم یکی اینکه کاریکاتور یک نوع نقاشی و تصویرگری است. سابق مبحث مجسمه سازی و تصویرگری را به تفصیل ذیل مکاسب محرمه بررسی کردیم.
جمع زیادی از اهل سنت تصویرگری را حرام میدانند و بعضی از علمای شیعه نیز حرام میدانند.
گفتیم نفس تصویر و نقاشی دلیلی بر حرمت ندارد.[1]
در حکم کاریکاتور آیا این جنبه انتقاد به غیر میتواند مطلقا سبب تحریم کاریکاتور شود یعنی قاعده کلی داشته باشیم که نقد غیر و ذکر نواقص و عیوب غیر مطلقا حرام است لذا نتیحه بگیریم کاریکاتور مطلقا حرام است. توضیحی داریم که خواهد آمد. پس از این بحث ان شاء الله توفیق باشد وارد مستثنیات بحث سبّ میشویم.
بسم الله الرحمن الرحیم[2]
در مطلب ششم گفتیم بعض عناوین منهیعنه ظهورشان قولی است مانند سبّ، فحش و تنابز به القاب، لکن عناوینی هم داریم که لغتا أعم از قول یا فعل است مثل تحقیر و سخریه و استهزاء و اهانت و امثال اینها، به این مناسبت ما یکی از مصادیقی را که ممکن است در آن سخریه و استهزاء و تحقیر باشد و قولی هم نباشد مطرح کردیم با عنوان کاریکاتور. جلسه قبل این عنوان را تعریف کردیم و خلاصهاش این شد که کاریکاتور تصویرگری یا نقاشی مضحکی است که از نظر ظاهری دارای شکلی مبالغه آمیز و از نظر باطنی حاوی پیام انتقادی است.
نکته دوم: بررسی حکم شرعی کاریکاتور
از دو جهت حکم تحریم قابل بررسی است:
یک جهت تصویرگری و نقاشی بود که سال گذشته به تفصیل حکم تصویرگری را بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم تصویرگری و نقاشی حتی ذی الروح اشکالی ندارد.
جهت دومی که ممکن است فی الجمله کاریکاتور موضوع حرمت قرار گیرد این است که در این نقاشی و تصویرگری ممکن است اهانت و سخریه و استهزاء دیگری باشد. باید بررسی کنیم این حرمت مطلق است یا خیر؟
از جهت دوم برای موضوع کاریکاتور اقسامی متصور است که به اختصار بیان میکنیم و تفصیل آن در جای خودش خواهد آمد:
قسم اول: ممکن است در یک عرف و جامعهای کاریکاتور صرفا جنبه انتقادی داشته باشد و مصدایق سخریه و استهزاء و اهانت نباشد. ادعا میشود در کشورهای غربی بعضی از اقسام کاریکاتور اینگونه است که تلقی عرف صرفا نقد است نه سخریه و استهزاء.
اگر چنین باشد یعنی در عرفی کاریکاتور شخصی مثل حکمران یا مسئول یا متولی امرکشیده میشود و نکتهای که به مخاطب منتقل میکند نقد عملکرد او است نه سخریه و استهزاء. در مباحث فقه الحکومه باید بررسی شود که نقد دولت و حکومت و حاکمیّت، نقد مسئولین اگر عنوان ثانویه تضعیف نظام بر آن مترتب نباشد نه تنها جائز بلکه در بعض موارد راجح است بلکه در بعض موارد واجب است. در بحث امر به معروف و نهی از منکر و غیر از اینها باید به تفصیل بحث کرد.[3]
کاریکاتور ذاتا به معنای اهانت نیست یا تلازمی با سخریه ندارد لذا عدم رعایت تناسب اندام در تصویرگری کاریکاتوری ممکن است حتی رساننده معنای ذکاوت صاحب تصویر باشد همچنین ممکن است دال بر اهانت باشد.[4]
قسم دوم: دومین قسم موردی است که کاریکاتور یک شخص مستلزم اهانت است، اینجا دو حالت دارد:
حالت اول: توهین یا هتک حرمت شخصی است که لاحرمه له شرعا. مثل کافر حربی مثل اینکه کسی کاریکاتور رئیس رژیم اشغالگر قدس یا کاریکاتور رئیس جمهور امریکا را بکشد اینجا بدون شک اشکال ندارد.
حالت دوم: کاریکاتور، نقد شخص و مستلزم اهانت است و شخص محترم است. اطلاقات أدله میگوید اهانت به شخص محترم که قدر متیقن اش مؤمن است یا حتی بعض موارد مسلم، مصداق هتک و استهزاء شخص محترم است لذا حرام خواهد بود.
مما ذکرنا ظهر اینکه کاریکاتور مقدسات دینی و مذهبی امروز، بدون شبهه مصداق هتک و حرام است.
مثل اینکه معاذ الله پرچم اباعبدالله علیه السلام یا کعبه مقدسه یا ضریحهای أئمه معصومین یا هر نمادی که از أدله شرعی استفاده میکنیم شرعا محترم است بکشد مسلما حرام است. اگر کاریکاتور معصوم را بکشد که مستلزم اهانت باشد علاوه بر حرمت میتوان وجوب قتل او را هم بررسی کرد.
[1]. (اول ماه مبارک رمضان در مدینه با جمعی از علمای بلاد در مسجد النبی گفتگو داشتیم آخرش گفتند کنار درب یک عکس بگیریم من گفتم باشد یک دفعه یکی از وهابی های سلفی آمد اعتراض کرد گفت حرام است بعد از عکس گرفتن نشستیم با او صحبت کردیم.)
[2]. جلسه 95 سال تحصیلی 1403-1404، مسلسل 521، دوشنبه، 1404.01.25.
[3]. در جوامع، مختلف است و حتی ممکن است نسبت به اشخاص یا شخصیتهای حقوقی مختلف باشد که مثلا کاریکاتور یک شخصیت اجرایی حکومتی انتقاد شمرده شود اما کاریکاتور یک مرجع تقلید اهانت تلقی شود.
[4]. جلسه قبل مثال زدیم به کاریکاتوری که از یکی از پادشاهان فرانسه کشیده شده بود که قاضی در اعتراض با کاریکاتوریست گفت چون شکم را شکل گلابی کشیدی پیام خپل بودن و حماقت را منتقل میکند لذا اگر سیب بود چنین پیامی نداشت. حتی ممکن است عدم تناسب اندام هم نباشد بلکه مثلا شخصیت مهمی را بدون لباس و صرفا با ساتر عورت بکشد این هم میتواند اهانت باشد.