A A A

سخنان حضرت آیة الله حاج شیخ جواد مروی به مناسبت عید سعید غدیر

ارکان خمسه هدایت بشریت:

فطرت، عقل، وحی، حامل وحی، شارح وحی

در آستانه روز غدیر و عید الله الأکبر عید اکمال دین و اتمام نعمت هستیم دقایق مختصری اشاره ای به این مسأله داشته باشیم.

هر چند مطالب تلگرافی و مختصری را میخواهم بیان کنم اما به عنوان مقدمه دقت شود که در مباحث اعتقادی که روش اتخاذ از آیات و روایات که مورد تأیید تعقل هم هست این است که خداوند ارکان خمسه ای را برای هدایت مردم جعل کرده است که قاعده لطف و سایر ادله دلالت دارد بر لزوم این مسأله یکی فطرت یکی عقل و سوم وحی و کتاب آسمانی چهارم حامل وحی پنجم شارح وحی.

از رکن چهارم که حامل وحی هست تعبیر میکنیم به نبی و از رکن پنجم که شارح وحی است تعبیر میکنیم به امام و وصی.

سنت ذات مقدس حق هم در انبیاء گذشته با اینکه نبی بعدی هم بعد آنها میآمده و ختم نبوت نبوده اما سنت ذات مقدس حق که معلل به علل لزومی هم هست این است که در ایام متوسط بین انبیاء خداوند اوصیاء و اسباطی را برای هدایت مردم داشته است. اینها هر کدام باید در بحث مستقل تبیین شود. چگونه میشود پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم که رابطه هدایت مستقیم و وحی آسمانی با عالم خاکی و عالی قطع است دیگر برای ارشاد علمی و عملی امت و فهم حقائق نبوی و تعلیمات نبوی دیگر اصل وصایت لازم نداشته باشیم لذا میبینید آموزه های دینی و روایی ما در کنار ختم نبوت که تأکید دارند به اصل وصایت میپردازند. آنگاه وظیفه شارحان وحی که ما تعبیر به اوصیاء و ائمه میکنیم در زمان فقدان نبی وظیفه شان خلاصه میشود در این سه وظیفه که با تزکیه و تعلیم بشر بشریت را به هدایت اعظم، عبادت اکمل و قرب اتم برسانند. آنگاه این وصی که شارح وصی که شارح وحی با این سه وظیفه است به هیچ وجه نمیتواند به انتخاب مردم باشد ما همه حرفمان به براداران اهل سنت این است که با تعریف شما هر چه میخواهید بگویید اما شما نفهمیدید تعریف امامت چیست اگر تعریف صحیح را بفهمید قضایا قیاساتها معها. وقتی بفهمیم این سه وظیفه، مسؤلیت وصی است دیگر تفاوت ندارد چنانکه انسان عادی و مردم نمیتواند پیامبر انتخاب کند عینا همین مطلب در وصایت جاری است. انسانی لازم است که سبب تداوم حضور نبی در میان امت باشد لذا اصل وصایت مکمل نبوت و ادامه نبوت است از همین نگاه لذا فإن لم تفعل فما بلّغت رسالته. اگر بتوانیم این معنا از وصایت را تبیین کنیم که وصی یعنی چه آن وقت عقول با انصاف و آنان که در مطالب علمی انصاف دارند اذعان میکنند. استاد محقق جهان تسنن علائلی در 1380 قمری در 18 ذی الحجه در سخنرانی در رادیو لبنان که صوتش موجود است میگوید اگر وصایت چنین باشد پس إن عید الغدیر جزء من الإسلام فمن انکر عید الغدیر فقد انکر الإسلام بالذات. اندیشمند دیگر اهل سنت مصداق را معین میکند که:

لإن قیل اسلام و ما قیل حیدر          فذلک قلب لیس ینبضه دمُ

(قلب مرده ای است که خون در آن جریان ندارد)

خود عنوان وصایت از زمان نبی گرامی اسلام و در حضور حضرت و ما بعد آن زمان استقصاء کنید کلمه وصی با همه بارهای تفسیری خودش گویا علم برای مولای ما امیر مؤمنان علی علیه السلام بوده است هر چند عصبیت عمیاء باعث شد در سقیفه راه دیگری

فتوح ابن اعثم 2/321 میگوید در جنگ جمل جوانی از ضبه از لشکر عایشه بیرون آمد و رجز میخواند که:

نحن بنو ضبة أعداء علی                 ذاک الذی یُعرف قِدما بالوصی

و فارس الخیل علی عهد النبی         ما أنا عن فضل علی بالعمی

لکننی أنعی ابن عفّان التقی              إن الولی یطالب ثار الولی.

حجر بن عدی کِندی در میدان میگوید:

یا ربنا سلم لنا علیا             سلم لنا المبارک المرضیا

المؤمن الموحد التقیا           لا خطل الرأی ولا غویا

بل هادیا موفقا مهدیا          واحفظه ربی واحفظ النبیا

فیه فقد کان له ولیا            ثم ارتضاه بعده وصیا

این نکته هم توجه شود که جهت انتخاب و انتصاب مولا به وصایت و امامت هم روشن است و مخفی نیست. از خلیل بن احمد فراهیدی دانشمند تیزهوش و پراستعداد شیعی در سده دوم هجری عالم نحو، فقه اللغة استاد سیبویه و اصمعی واضع علم عروض و قواعد آن پرسیدند ما الدلیل علی أن علیا امام الکل فی الکل؟ امام همگان است در همه چیز. قال إحتیاج الکل الیه واستغنائه عن الکل.

وظیفه ما در این ایام تبیین این مطالب اعتقادی هست.

یک نکته را گذرا اشاره میکنم وظیفه میدانم اوقاتی این نکته را بیشتر بشکافیم که در سقیفه مرجعیت سیاسی اهل بیت را حذف کردند و تلاش کردند مرجعیت علمی اهل بیت را حذف کنند امروز متاسفانه بعض افراد کم سواد و کم اطلاع و پر مدعا أُطروحه هایی دارند و حرفهایی دارند که لوازمش انکار و حذف مرجعیت علمی اهل بیت است اگر بفهمند. اگر ما دستمان از دامن اهل بیت کوتاه شد با یک طُرَّحات تسنن زده ای، این لازمه اش حذف مرجعیت علمی اهل بیت است و بعضی امروز در این مسیر قدم بر میدارند ما در یک اوقاتی احساس وظیفه میکنیم که به مطالب اینان بپردازیم و پاسخ دهیم. و نمیدانیم از کلماتشان بخنیدیم یا گریه کنیم که ظلمات فوق بعض.

این عید بزرگ را به حضرت حجت عجل الله تالی فرجه الشریف و أعزه حاضر تبریک عرض میکنم.